سعدی از پدیدآورندگان نخستین داستانک های ایرانی است
به گزارش کد الکترونیک، به گزارش خبرنگار خبرنگاران در فارس، سیدمهدی ماحوزی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در چهارمین شب از سلسله نشست های که به همت مرکز سعدی شناسی و به مناسبت یادروز سعدی با عنوان هفت شب بر خوان سعدی برگزار می گردد، با موضوع زبان غنایی و جاودانگی زبان و فرهنگ فارسی به ایراد سخن پرداخت.
وی اعلام کرد: اصطلاح خط منحنی و نقش آن در ادب فارسی نخستین بار در کتاب قلمرو سعدی به قلم علی دشتی به کار رفت و به معنای تبلور هر نوع زیبایی در عرصه جهان هستی است.
او با بیان اینکه در ادب غنایی نحوه ترکیب واژگان، نوع تعبیر، تازگی پیغام، شکستن عادت و دوری از هر نوع زاویه، موازینی کلیدی به شمار می رود، گفت: بدون این شاخصه ها تغییر ارکان جمله سخت می نماید.
به گفته ماحوزی، در ادب غنایی، فرم و ساختار رابطه علت و معلولی با هم برقرار می نمایند و دال و مدلول از این رهگذر شناخته می شوند و به مدد این عوامل، معنی از لفظ احضار می گردد و پیغام گوینده به روشنی به مخاطب انتقال می یابد و در غیر این صورت، گوینده قادر نیست روی بام زبان حرکت کند و سقوط نکند.
وجه تمایز سعدی و حافظ به دیگر ادیبان، مزیت اعتدال است
این استاد دانشگاه اظهار کرد: وجه تمایز سعدی و حافظ به دیگر ادیبان، مزیت اعتدال است که مانع تعقید، قرابت و تکلف در سخن می گردد.
او با اشاره به اینکه این زبان قالبی پرداخته شده دارد، گفت: زبان سعدی زبان عشق، حیات و حرکت است که هر نوع زاویه ای از آن گرفته شده و به آن ارزش غنایی بخشیده است و آن را با آوای موسیقی و نیز نغمه موزون متجانس و دمساز ساخته است.
این پژوهشگر ادبی با تاکید بر اینکه سعدی از صنایع ادبی به گونه ای استفاده می نماید که حشو و اغراق در آن راهی ندارد، گفت: در آثار سعدی حتی یک تشبیه دور از ذهن وجود ندارد؛ درحالی که حافظ به معانی دقیق و پوشیده انگشت می نهد.
وی اضافه نمود: با این حال، در نظر امثال سعدی و حافظ، دیانت، انسان شدن و موزون شدن اهمیت دارد است و از خود رستن و به حقیقت مطلق رسیدن، اصلی محوری است.
جدل ناپذیرترین جنبه کار سعدی شیوه سهل ممتنع اوست
ماحوزی جدل ناپذیرترین جنبه کار سعدی را صنعت و سادگی، استواری، روانی و رقت همزمان برشمرد و اعلام کرد: سعدی گمراه نماینده تمام غزل سرایان پس از خویش است؛ زیرا همگان در پی آن هستند که شیوه او را در غزل دنبال نمایند؛ اما بیشتر فرو افتاده اند.
این پژوهشگر ادبیات از این ویژگی سعدی با عنوان شیوه سهل ممتنع یاد کرد که سبب می گردد تقلید از او ساده به نظر برسد؛ درحالی که بسیار سخت است.
وی در ادامه بر این نکته تاکید نمود که گرچه سعدی و حافظ هر دو خداوندان ذوق و هنر هستند، در گفته سعدی روانی و سادگی به حد زبان جاری به چشم می خورد ولی شیوه سخن وی چنان است که فاصله خود را با زبان متداول حفظ می نماید.
در ادامه این نشست ، حسن میرعابدینی، منتقد ادبی و پژوهشگر حوزه داستان با اشاره به جنبه های روایی آثار سعدی، اعلام کرد: در ادبیات کلاسیک داستان های منثور بلند معمولا صندلی رفیعی نداشته اند و از همین رو، در حاشیه نظام ادبی ماندند، این داستان ها سینه به سینه نقل شدند، بسیاری از آن ها از یاد رفتند و بعضی از آن ها در دوره صفویه و قاجاریه مکتوب شدند.
او اضافه نمود: بر خلاف آن ها، حکایات کوتاه ارج و قرب بیشتری داشتند؛ زیرا غالبا با عنوان شاهد مثال برای بیان مسائل حکمی، اخلاقی و تربیتی به کار برده می شدند؛ از این رو نوشتن حکایات کوتاه رونق بیشتری داشت.
این پژوهشگر بهترین نمونه این حکایات را گلستان سعدی دانست و گفت: سعدی بر خلاف منبری های شریعت مدار، مسائل اندرزی مورد نظر خود را به صورت حکایت هایی شیرین بیان می کرد که در آن ها لطیفه ای گنجانده شده بود که بر شیوایی سخن می اضافه نمود.
میرعابدینی دلیل رجحان کنونی داستان کوتاه ایرانی بر رمان را در این نکته اعلام کرد که حکایت کوتاه در سنت ادبی ما ریشه ای قوی دارد و ایجاز آن به ایجاز شعر - که هنر ملی ایرانیان به شمار می رود - نزدیک است.
او اعلام کرد: سعدی به همراه حافظ، نظامی، مولوی و فردوسی در کانون سنت ادبی ایران واقع شده است؛ او در بوستان حکایاتی به نظم دارد و در گلستان حکایاتی به نثر که معمولا با ابیاتی با عنوان نقطه ختام سرانجام می پذیرد.
سعدی در نگارش حکایات به دنبال مقاصد تعلیمی و تربیتی است
این پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی با بیان اینکه سعدی همچون دیگر حکایت نویس های ایرانی نوشته های خود را با مقاصد تعلیمی و تربیتی پدید آورده است، گفت: با این حال، سعدی در موارد بسیاری پیروز می گردد پیغام مد نظر خود را ضمن یک حادثه داستانی و به صورتی غیرمستقیم مطرح کند و به مدد هنرهای زبانی و روایی به ایجاز داستانی بگرود.
میرعابدینی با اشاره به اینکه حکایت های منظوم سعدی در بوستان غالبا حال و هوای تمثیلی دارند، گفت: در این حکایات شاعر به ندرت پیروز می گردد حکایتی حول شخصیتی کنشگر بنویسد که درگیر بحرانی داستانی می گردد؛ اما در گلستان که به نثر نوشته شده است با حکایت های شکل گرفته تری روبرو می شویم و راوی قصه های این کتاب مردی جهان دیده است که ماجراهای سفرهایش را برای مخاطبان بازمی گوید.
سعدی بر روایت هایی که شنیده و خاطرات خود، مُهر خلاقیت زده است
این استاد دانشگاه اضافه نمود: ممکن است سعدی شماری از حکایت های گلستان را از بازرگانان و مسافران شنیده و بعضی را نیز ضمن تجربه زیسته خود به دست آورده باشد؛ اما همه آن ها را با تخیل خود ورز داده و به گونه ای متفاوت ارائه نموده و مُهر خلاقیت خود را بر آن نهاده است.
میرعابدینی با اشاره به سفرهای فراوان سعدی و تاثیر آنها بر روایت گویی او، گفت: یکی از دلایلی که سعدی قصه هایش را حول محور سفر شکل می دهد، این است که پیرنگ مبتنی بر سفر در حکایت نویسی و داستان نویسی کهن ایرانی صندلی والایی داشته و پیش بردن ماجراها حول پیرنگ سفر، به نویسندگان اجازه می داد شخصیت های داستانی خود را درگیر ماجراهایی نمایند که برای مخاطبان جذاب باشد.
وی با اشاره به اینکه قصه گویی سعدی برآمده از سنت مقامه نویسی است، توضیح داد: سعدی همچون دیگر مقامه نویسان برای اضافه نمودن بر قدرت پند آموزی، قصه خود را با هنرهای زبانی می آمیزد تا مستمعین را مجذوب سخن خود سازد؛ یعنی فقط به ارائه پیغام نمی اندیشد، بلکه صورت و سبک زبان نیز برای او اهمیت بسیار دارد.
میرعابدینی سعدی را به واسطه توجه بسیار به زبان و ایجاز حکایت، یکی از پدیدآورندگان نخستین داستانک های ایرانی دانست که آثار او غالبا با یک چرخش زبانی مبهوت نماینده سرانجام می یابد و در سرانجام حکایت جنبه روایی قصه را بیشتر می سازد.
این پژوهشگر ادبی به تاثیر سعدی در داستان نویسی معاصر ایران هم اشاره نمود و گفت: تاثیر سعدی بر داستان نویسان معاصر را می توان از دو جنبه زبان و ساختار و شیوه روایتگری و همچنین مسئله پیغام و مضمون آنالیز کرد که در این راه نویسندگانی همچون محمدعلی جمالزاده، محمد حجازی یا ابوالقاسم پاینده که پیشتر با سنت ادبیات کلاسیک ارتباط داشتند، از جنبه مضمونی و ساختار تعلیمی و تربیتی گلستان متاثر شدند.
وی اضافه نمود: گروه دیگر از نویسندگان مانند ابراهیم گلستان که سویه های مدرن تری از داستان نویسی را مد نظر دارند و بیشتر به چگونگی کاربرد زبان در روایت می اندیشند یا به چگونگی ساخت دادن یا فرم و قالب تازه به روایت دادن فکر می نمایند، فرم و قالب را از سعدی آموختند و در هر داستان در پی پدید آوردن زبانی در خور آن روایت اند.
در ادامه این نشست ها، سیدمحمد مهدی جعفری، استاد زبان و ادبیات دانشگاه شیراز و پژوهشگر و مترجم ادبی، قرن هفتم و هشتم هجری را از مهمترین دوره های فرهنگی ایران دانست و گفت: سعدی شیرازی در شروع این سده، از فارس به سوی مراکز فرهنگی آن روزگار هجرت کرد تا از دانش و دانشمندان و میراث با ارزش فرهنگ بشری توشه ها برگیرد و در بازگشت به شیراز، آموخته های خود را به زیباترین و فاخرترین جامه آراست.
سعدی از نهج البلاغه شیخ رضی بیشترین توشه را برگرفت
او با بیان اینکه سعدی در بغداد به نهج البلاغه ای دست یافت که سید رضی آن را گردآوری نموده بود، اعلام کرد: سعدی از این نهج البلاغه بیشترین توشه را برگرفت. این کتاب تاثیر ژرفی بر ادبیات فارسی و عربی گذاشت؛ به گونه ای که از زمان تالیفش در قرن پنجم هجری مورد آنالیز و برداشت دانشمندان و شعرا و ادیبان قرار گرفته بود.
جعفری با اشاره به اینکه هجرت سعدی به بغداد در سده هفتم هجری و همزمان با حمله مغول روی داد، اعلام کرد: سعدی که خبر خزیدن قوم مغول را به پارس شنید، در سال 620 هجری، از شیراز کوچ کرد و در سال 655 هجری به این شهر بازگشت و برگرفته هایش را در قالب شعر و نثر به مردم عرضه داشت.
این پژوهشگر عرصه ادبیات و مترجم نهج البلاغه، هدف سعدی را از این هجرت، کسب دانش و عرفان اعلام کرد و گفت: او در این راه سلوک بسیار داشت و طبیعی است از مکتب علوی نیز بهره مند شده باشد؛ از همین رو با مطالعه گلستان و بوستان می توان دریافت که سعدی با اقتباس و استفاده هنرمندانه از نهج البلاغه این آثار فاخر را آفریده است.
او تفاوت سعدی و دیگر شاعران را در استفاد از نهج البلاغه مربوط به رویکرد هنرمندانه این شاعر شیرازی دانست و شرح داد: مثلا عطار تنها کتاب را ترجمه نموده است، مولانا اما شاعرانه تر برخورد نموده و از خودش هم مطالبی اضافه نموده است؛ اما سعدی بدون اینکه کسی متوجه گردد آنچه را از نهج البلاغه برگرفته، بسیار هنرمندانه و حکیمانه در بوستان و گلستان به صورت نثر یا شعر آورده است.
یادآور می گردد، سلسله نشست های علمی هفت شب بر خوان سعدی از صفحه sadishenasi در شبکه اجتماعی اینستاگرام هر روز از ساعت 18 تا 22 پخش می گردد.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران