آیا عصر طلایی سریال های انیمیشنی به انتها رسیده است؟
به گزارش کد الکترونیک، تردیدی وجود ندارد که تعدادی از پیروز ترین کارتون ها -هم از نظر محبوبیت و هم از نظر کیفیت کلی- در دهه های 2000 تا 2010 منتشر شدند. سال 2005، آواتار: آخرین بادافزار را داشتیم، سال 2008، فینیس و فرب منتشر شد، سال 2010 وقت ماجراجویی، یک انیمیشن شاهکار که هم جایزه اِمی برد و هم جز 250 سریال برتر تاریخ آی ام دی بی است. سال 2013 هم ریک و مورتی به یک پدیده جهانی تبدیل شد. این ها تنها چند نمونه از سریال های انیمیشنی خوش ساخت دو دهه پیشین هستند. با این حال، صنعت تلویزیون در حال تغییر است و همراه با آن، انیمیشن هم دیگر شباهتی به سابق ندارد. آدام کانوور، بازیگر و کمدین، اخیرا با انتشار ویدیویی، به این مسئله پرداخت که عصر استریم و سرویس های پخش فیلم آنلاین، باعث وبانی بیشتر مسائل اخیر صنعت سینما و تلویزیون است. سریال ها یکی پس از دیگر کنسل می شوند، هزینه اشتراک سرویس ها هر روز در حال افزایش است (در حالی که نویسندگان و بازیگران و اعضای تیم فراوری کمترین حقوق را دریافت می نمایند) و ترس هالیوود باعث شده تا به جای نوآوری و فراوری آثار تازه، به بازسازی و تکرار فرنچایزهای گذشته روی بیاورد.
شرایطی که انیماتورها -به طور خاص- در آن گرفتار شده اند را هم نباید نادیده گرفت، اگر اخبار را دنبال نموده باشید، حتما شنیده اید که انیماتورها در سال های اخیر، چه روزهای سختی را پشت سر گذاشته اند، آن ها با کمترین حقوق، بیشترین ساعت کاری را دارند و در نهایت هم، استودیوها و فیلمسازان، آن ها را مقصر کیفیت پایین جلوه های ویژه می دادند. همین مدتی قبل بود که بیش از 100 انیماتور، به علت فشار زیاد کار و ساعت های طولانی و طاقت فرسا، پروژه مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی را ترک کردند. طبق اخبار منتشر شده، این شرایط به این علت رخ داد که نویسنده و کارگردان، فیل لرد، باید شخصا تک تک نماهای این فیلم 140 دقیقه ای را تایید می کرد. بله، این انیمیشن به یک پیروزیت تجاری بزرگ تبدیل شد، اما به چه قیمتی؟ و باید بدانید که مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی یک استثنا نیست.
سریال های انیمیشنی و معضلی به نام دیدنی پی درپی
قبل از اینکه سرویس های استریم فراگیر شوند، شبکه های کابلی برترین راه برای دیدنی سریال های انیمیشنی پرطرفدار بودند. درست است که این شبکه ها مقرون به صرفه نبودند و شامل تبلیغ هم می شدند، اما سازوکار کارآمدی داشتند. از طرف دیگر، دیدنی سریال ها و کارتون ها از تلویزیون، حس وحال دیگری داشت و اینکه همه قسمت ها پشت سر هم پخش نمی شدند، بدان معنا بود که باید برای دیدنی قسمت بعدی با هیجان منتظر می ماندیم و لحظه شماری می کردیم.
حالا اما مدل محبوب، بینج واچ (Binge-watch) یا همان دیدنی پی درپی است، بدین معنا که همه اپیزودهای یک سریال همزمان در دسترس قرار می گیرد تا دیدنگران بی وقفه و بدون معطلی، آن ها را دیدن نمایند. مشکل این است که سرویس هایی همانند نتفلیکس، از آن به عنوان معیاری برای پیروزیت هم استفاده می نمایند. یعنی سریالی که اپیزودهایش پشت سر هم دیدن شده باشد، اثر پیروز تری در نظر گرفته می گردد.
با این حال، این یک استاندارد و مِتُد تقریبا غیرمنطقی است. واقعیت این است که بیشتر مردم وقت ندارند ساعت ها و ساعت ها یک جا بنشینند و تلویزیون دیدن نمایند. فقط به این علت که آن ها بلافاصله یک سریال را به طور کامل تمام ننموده اند، به این معنی نیست که آن ها قصد دارند آن را رها نمایند و ادامه ندهد. اما نتفلیکس دیدگاه دیگری دارد. بنابراین، بسیاری از سریال ها قبل از اینکه بتوانند داستان های خود را به درستی تمام نمایند، لغو می شوند.
گذشته از این، دیدنی پی درپی یکی از امتحان شده ترین و واقعی ترین اشکال بازاریابی را از بین می برد: تبلیغ دهان به دهان. فمیلی گای که اکنون یکی از طولانی ترین انیمیشن های سریالی است، دو بار کنسل شد، چرا؟ چون فاکس آن را همزمان با فرندز و مسابقه بازمانده پخش می کرد! به عبارت دیگر، فاکس با بها ندادن به فمیلی گای، شرایط را برای شکست آن مهیا کرد.
این سریال تنها به علت فروش خوب دی وی دی ها بازگردانده شد. اگر همه اپیزودهای فصل اول فمیلی گای مانند سریال های نتفلیکس، همزمان منتشر می شد و دی وی دی های آن در دسترس قرار نمی گرفت، احتمالا هرگز ادامه پیدا نمی کند. یکی از دلایلی که سرویس های استریم در سال های اخیر، ضرر و زیان زیادی متحمل شده اند، همین است؛ و به همین خاطر است که شرکت های بزرگ بیشتر علاقه دارند تا به سراغ فرنچایزها و برندهای قدیمی و جواب پس داده بروند و این آثار را بازسازی نمایند.
گذشته نگری مثبت نسبت به فیلم ها و سریال های قدیمی
شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد حمایت از -و علاقه به- صنعت تلویزیون کاهش یافته، اما این تا چه میزان بر خلاقان این حوزه و کیفیت کار آنها تأثیر گذاشته است؟ آیا فاکتورهای دیگری هم در این زمینه تاثیرگذار هستند؟ اینجا باید یک نکته مهم را هم در نظر گرفت: کارکرد فکر آدمی. ما همواره گذشته را مثبت تر از آنچه که هست، به یاد می آوریم (به آن پدیده گذشته نگری مثبت - Rosy retrospection می گویند). به همین علت است که دوران مدرسه یا نوجوانی برای بیشتر ما خاطره انگیز است، با اینکه در واقعیت، بسیاری از آن روزها، با اضطراب و مسائل مختلف دست وپنجه نرم می کردیم و چالش های خاص خودمان را داشتیم.
کافی است به بعضی از فیلم ها و سریال های انیمیشنی درجه یک و درخشان دهه 2020 نگاه بیندازید. انیمیشن شکست ناپذیر (Invincible) سرویس آمازون پرایم، یا انیمیشن نیمونا سرویس نتفلیکس، یا حتی آثاری همانند ولف واکرز، مارسل، صدف کفش به پا، مارس اکسپرس، درون و بیرون 2 و… ما به هیچ وجه با کمبود انیمیشن های درجه یک روبه رو نبوده ایم، چه در سینما و چه در تلویزیون.
بله، شرایط تغییر نموده است، سینما و تلویزیون شاید مانند گذشته نباشد اما این بدان معنا نیست که شاهد انتها یک عصر طلایی بوده ایم و حالا انیمیشن های تلویزیونی سقوط نموده اند و کیفیت سابق را ندارند. بخشی از بدبینی و خستگی هواداران از انیمیشن های مدرن شاید به این علت باشد که تعداد آن ها بیشتر از همواره و دسترسی به آن ها هم آسان تر از همواره است. ما شاید حالا با دقت بیشتری به آن ها می نگریم، شاید انتظارات خاصی از آن ها داریم اما آثار خوب کم نیستند. بی گمان یک دهه بعد، به فیلم ها و انیمیشن های این دوره نگاه می اندازیم و از آن ها هم به نیکی یاد می کنیم.
منبع: movieweb
منبع: دیجیکالا مگ