دردسر بزرگ برای هنری ها ، چهره های شاخص هنر با آیین نامه ارتقاء فعلی جایی برای پیشرفت ندارند
به گزارش کد الکترونیک، عدم تفکیک رشته ها در آیین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی مشکلاتی را برای اساتید دانشگاهی به ویژه اساتید حوزه هنر به وجود آورده است؛ به همین منظور به مصاحبه با جمال عرب زاده، استادیار دانشگاه هنر پرداختیم.
با ما همراه باشید و درباره وبلاگ هیچکس بیشتر بدانید.
به گزارش خبرنگار دانشگاه کد الکترونیک، با نگاهی به پیشینه تاریخ هنر در کشور و میزان فعالیت اساتید هنر در جامعه به خوبی شاهد افت اثرگذاری این فعالیت ها و به طور ویژه کاهش فعالیت های برجسته هنری اساتید دانشگاهی هستیم. از آنجایی که وزارت علوم بر اساس تدوین آیین نامه ای تحت عنوان آیین نامه ارتقاء اساتید به جهت دهی فعالیت اساتید دانشگاهی پرداخته است، بر آن شدیم تا به بررسی این آیین نامه و میزان تاثیر آن در کاهش فعالیت های پژوهشی اساتید حوزه هنر بپردازیم.
در این راستا پس از مصاحبه با اساتید دیگر دانشگاه ها به گفتگو با جمال عرب زاده استادیار دانشگاه هنر پرداختیم تا نقاط ضعف آیین نامه ارتقاء اساتید و چالش های ایجاد شده برای اساتید حوزه هنر در کسب امتیاز ماده پژوهشی را مورد بررسی قرار دهیم.
بیشتر بخوانیدمرجعی برای ارزیابی فعالیت اساتید هنر وجود ندارد / نگاه غلط به دانشگاه های مادر در تدوین آیین نامه ارتقاء
آیین نامه ارتقای اساتید مانع حل مسائل کلان است / نگاه ماشینی به حوزه علوم انسانی تغییر یابد
برابری امتیاز ارائه دو مقاله و یک نظریه علمی مضحک است / محدودیت فعالیت پژوهشی اساتید علوم انسانی
با بررسی آیین نامه ارتقاء اساتید متوجه شده ایم که تغییر این آیین نامه سبب شده است تا فعالیت پژوهشی اساتید دانشگاهی به نحو دیگری جهت دهی شود؛ با توجه به اینکه تفکیک رشته ها در آیین نامه ارتقاء اساتید دیده نشده و فعالیت پژوهشی اساتید حوزه هنر با دیگر رشته ها متفاوت است؛ اساتید این حوزه با چه چالش های در ارتقاء رو به رو شده اند و از نظر شما این آیین نامه چه تغییراتی باید داشته باشد؟
در سال های گذشته ساختار دانشگاه هنر بیشتر شبیه به یک مدرسه هنر های زیبایی بود. در غرب این ساختار ها از دهه 60 میلادی تغییر کردند و به سمتی رفتند که پژوهش به عنوان بخشی از فعالیت اساتید شناخته شد. به همین منظور مشخص تکلیف نحوه پیشرفت و کیفیت فعالیت در حوزه های مختلف در دستور کار قرار گرفت. حوزه هایی که قبلا استادان فعالیت داشتند، بیشتر حوزه های عملی و تکنیکی بود. بر اساس دسته بندی های جدید، سعی شد تاکید بیشتری بر توانایی های پژوهشی و نظری استادان شود.
در گذشته دانشگاه ها برای آموزش مهم بودند، اما اکنون ما شاهد حرکت دانشگاه ها و تغییرات آموزش عالی به سمت پژوهشی شدن هستیم. این تحول در دانشگاه های هنر از طریق آیین نامه ها تحمیل شد. انتقال این دیدگاه که دانشگاه های هنر نیز باید قواعد خود را بر اساس ارتقاء تحصیل و پیشرفت برمبنای تولید علم پایه گذاری کنند مسائلی را برای اساتید ایجاد کرد. زیرا استادان بر اساس ساختار های قبلی پرورش یافته و جذب شده بودند؛ بنابراین تغییر آن ها بسیار سخت است.
از طرفی توانایی ویژه اساتید هنر در حوزه پژوهشی هنری و عملی است و از طرف دیگر خود رشته خواست دیگری دارد. رشته های هنری اگر نگویم بخش بزرگی، اما لااقل نصف فعالیت هایی که در حوزه هنری می کنیم، فعالیت عملی است. در حقیقت طبیعت رشته به نحوی است که با هدفی که وزارت علوم در اعمال این شیوه نامه ها و آیین نامه ارتقاء دیده است، یکسان نیست.
آیین نامه ارتقاء اساتید دردسر بزرگی برای اساتید هنر ایجاد کرده است
آیین نامه های وزارت علوم نمی توانند طبیعت این رشته را در برگیرند، تضاد واضحی وجود دارد اساتیدی که در رشته خود خبره هستند زمانی که صحبت از آیین نامه ارتقاء می شود و برمبنای آن اندازه گیری می شوند بسیار ضعیف هستند. چهره های شاخص ما در هنر قادر به پیشرفت در سیستم دانشگاهی نیستند. ضرورت دارد آیین نامه ارتقاء براساس ماهیت رشته و ساختار های آموزشی رشته های هنر در ایران بازتعریف شوند یا به صورت تبصره و بند هایی به آیین نامه ارتقاء اساتید افزوده شود.
با توجه به اینکه طبیعیت رشته متفاوت است و فعالیت اساتید از ابتدا پژوهشی نبوده، اکنون ماموریت دانشگاه نمی تواند باعث شود تا اساتید مهارت هایی به دست آورند که در آن فعالیت نکردند. به همین منظور است که می گویم آیین نامه ارتقاء اساتید دردسر بزرگی برای اساتید هنری به وجود آورده است.
عدم تاکید بر انجام فعالیت های پژوهشی نسبت به ارائه مقالات در آیین نامه ارتقاء اساتید، موجب شده است تا متقاضیان ارتقاء بیش از آن که به سمت فعالیت های کاربردی پژوهشی حرکت کنند به دنبال ارائه مقاله باشند، اساتید حوزه هنر در این راستا چه مسائلی دارند؟
اساسا نمره دادن به فعالیت های هنری اساتید خیلی با تردید انجام می شود، در مراحل ارتقاء و دیگر مراحلی که استادان ارزیابی می شوند، یک استاد دانشگاه با داشتن چند فعالیت هنری نمی تواند مطمئن شود که ارتقاء سالانه یا تغییر رتبه علمی پیدا می کند، ولی با داشتن تعداد مشخصی مقاله یا کتاب هر استادی یقین می یابد که به رتبه مورد نظر خود دست پیدا می کند. متاسفانه در هیئت ممیزه این شک و به نوعی بلاتکلیفی و عدم اطمینان برای دادن چنین امتیازاتی به اساتید هنر وجود دارد.
در حال حاضر خیلی از استادان برای ارتقاء رتبه خود یا تغییر شرایط استخدامی محتاج ارائه مقاله یا فعالیت پژوهشی هستند که نه در آن تبحر دارند و نه چیزی که تولید می کنند، محتوای قابل اعتنایی است؛ بنابراین بهتر است کیفیت فعالیت های هنری آن ها مورد توجه واقع شود.
چه فعالیت هایی وجود دارد که اساتید هنر انجام می دهند، اما در آیین نامه ارتقاء اساتید به آن توجه نشده است و وزارت خانه می تواند آن را به عنوان فعالیت پژوهشی تلقی کند و به آن امتیاز دهد؟
اساتید هنر می توانند از طریق برپایی نمایشگاه های آثار هنری، نقد هایی که به کارشان می شود و یا فعالیت های هنری که اعتباری هستند مانند نمایش گردانی، دبیری نمایشگاه ها، مشاوره های هنری و مدیریت های هنری امتیاز بیشتری دریافت کنند.
همچنین از نظر بنده می شود برای ارزیابی درست فعالیت های پژوهشی اساتید هنر به سمت ساختار های مانند وزارت ارشاد و میراث فرهنگی که به فعالیت هایی هنری درجه می دهند، برویم. زیرا آن ها می توانند ارزش کار هنری اساتید را ارزیابی کنند.
ارتباط با صنعت در بسیاری از رشته های دانشگاهی نسبت به برخی دیگر از رشته ها همچون رشته های هنر و علوم انسانی که با نام ارتباط با جامعه مطرح شده است، به راحتی رخ می دهد؛ همین امر سبب شده است تا بسیاری از مسائل جامعه همچنان بر جای خود باقی بمانند و ما شاهد پیشرفت در این حوزه نباشیم؛ به نظر شما برای رفع این نقیصه چه تدابیری باید اندیشیده شود و دولت در این زمینه چه نقشی دارد؟
یک مقداری چهره شدن و شاخص شدن تولیدات پژوهشی برای اساتید هنری نسبت به دیگر رشته ها سخت تر است، همچنین نشریاتی که کار های هنری چاپ می کنند بسیار کم هستند. این موضوع تنها در ایران نیست بلکه تعداد نشریات بین المللی که آثار هنری چاپ می کنند نیز بسیار کم هستند.
درصد ناچیزی از منابع مالی دانشگاه صرف پژوهش می شود
فعالیت های پژوهشی که در دانشگاه ها انجام می شود با بودجه کم است به همین منظور پروژه ها بسیار محدود می شوند، از طرفی پروژه هایی که تعریف می شوند، پروژه هایی نیستند که به صورت سیستماتیک به دانشگاه و پس از آن به گروه های تخصصی انتقال یابند، بلکه عموما از طریق ارتباطات در میانه راه به افراد خاصی تعلق می گیرند.
از طرف دیگر آنچه که به عنوان منابع مالی پژوهشی خود دانشگاه است، منابع محدودی است که درصد بسیار ناچیزی از آن کفاف فعالیت های پژوهشی را می دهد. یک مقداری هم سعی شده این بودجه به عنوان حق اساتید تعریف شود، اما خیلی کم است و اساتید عموما نمی توانند وقت خود را برای پروژه هایی بگذارند که در ازای آن به مقدار کمی منابع مالی دسترسی یابند؛ بنابراین با توجه به اینکه طرح های پژوهشی محدود هستند، هزینه ای ندارند و اساسا آن حجم کار با هزینه هایی که برای آن تعریف می شود، همخوانی ندارد؛ رغبت استادان را کم می کند.
در آیین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی شاخص های ارزیابی فعالیت های پژوهشی اساتید هنر دیده نشده است؛ به همین منظور هیئت های ممیزه به این ارزیابی می پردازند. با این اوصاف اساتید با چه چالش هایی روبه رو هستند؟ و بهترین روش برای ارزیابی فعالیت های هنری اساتید چیست؟
تایید پروژه ها یا خیلی سخت گیرانه است و یا خیلی سهل گیرانه، همچنین در برخی موارد خیلی فرایند پیچیده ای دارد، سیستم داوری نیز شاید یک مقداری همراه با حساسیت های لازم نباشد؛ بنابراین در بیشتر موارد زمانی که پروژه ای تعریف می شود، داوری مناسب با آن وجود ندارد.
در حقیقت بخش زیادی از فعالیت های ما صرف چیز هایی می شود که شاید اصیل و تولیدگر نیستند. البته اینکه فعالیت های نظری نداشته باشیم نیز درست نیست. در واقع باید به فعالیت های عملی اساتید ارج دهیم.
هنر به خودی خود یک ابزار پژوهشی است
ما به بازتعریف نیاز داریم، در وهله اول اگر بخواهیم چیزی را تغییر دهیم، نگاه به حوزه هنر است. زیرا هنر خودش ابزار پژوهشی است، وقتی یک اثر هنری خلق می کنید می توانید به نسبت آن در ابعاد مختلف به جستجوی مسائل بپردازید. هر سوال باید به صورت نظری و عملی جواب داده شود، هیچ پروژه هنری بدون یک سوال نیست. این سوالات راه حل های هنری دارند، بنابراین هیچ اثر هنری بدون پشتوانه فکری تولید نمی شود.
کار پژوهش رشته های هنری در حقیقت مطلوب کردن آن ابعاد و فرایندی است که در نهایت به یک اثر هنری می رسد. متاسفانه در هیئت های ممیزه آثار هنری را نیز با روش های بررسی فعالیت های پژوهشی اساتید علوم انسانی می سنجند. در صورتی که اساتید هنر با یک سوال آغاز به فعالیت می کنند و پس از آن روش هایی را پیش می گیریند تا به نتیجه نهایی برسند، بنابراین یک پژوهش خاص انجام می شود.
نظرتان درباره انحصار چاپ مقالات در مجلات بین المللی در بند پژوهشی آیین نامه ارتقاء اساتید چیست؟
موارد وتویی در حوزه پژوهشی باید برداشته شود؛ بنابراین مواردی که استاد را ملزم می کند تا به ارائه مقاله در مجلات بین المللی بپردازد نیز باید برداشته شود و در عوض تنها برای آن امتیازاتی در نظر بگیرند. همچنین لازم است تا سقفی برای تعداد این مقالات در آیین نامه ارتقاء اساتید دیده شود. هیئت های ممیزه نیز باید مقالات را به صورت کیفی ارزیابی کنند و بدانند آثار هنری از بنیه نظری غنی برخوردار است و جزو فعالیت هایی محسوب نمی شود که همه هیئت های ممیزه بتوانند انجام دهند.
قاعدتا باید کمیسیون های تخصصی متشکل از صاحب نظران هنری در حوزه ها تئوری و عملی پیش بینی شود تا ارزش کار هنری مورد توجه واقع شود. امیدوار هستیم در آیین نامه ارتقاء اساتید شرایط خاص رشته های هنری در نظر گرفته شود تا اساتید با دلگرمی به فعالیت هنری بپردازند.
منبع: خبرگزاری دانشجو